۲۲ بهمن ۸۹ ، ۱۸:۱۸
بارید به هر جا گل
در کشور ما, ایران
تاریکی و ظلمت بود
از ظلم ستمشاهی
خا موشی و وحشت بود
ما منتظران, خسته
از ظلم و ستم و بودیم
از آن همه تاریکی
در غصه و غم بودیم
چون نور به قلب شب
آن روح خدا آمد
خورشید وطن, آن روز
آمد که به شب, تابد
از تابش روی او
دیو از وطن ما رفت
آمد گل و آمد نور
تارکی شبها رفت
آمد به وطن, خورشید
تاریکی و ظلمت رفت
بارید به هر جاگل
خاموشی و وحشت رفت ...
شاعر: حسین عبدی