خاطرات دخترک من

دفتر خاطرات و مخاطرات نفیسه نوروزی

خاطرات دخترک من

دفتر خاطرات و مخاطرات نفیسه نوروزی

درباره بلاگ
خاطرات دخترک من

نفیسه نوروزی هستم و هفت سالمه، این بلاگ را پدرم در بیست و دوم بهمن ماه هزار و سیصد و هشتاد و نه برایم ساخت تا من خاطرات و دیگر حرف هایم را در اینجا بنویسم.

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات

۴ مطلب در شهریور ۱۳۹۱ ثبت شده است

۳۰ شهریور ۹۱ ، ۱۷:۲۶

پیش به سوی لوازم التحریر ایرانی

بسم الله الرحمن الرحیمذکرهم بایّام الله، إنّ فی ذلک لایات لکل صبّار شکورخیلی بد است که ما هویت اسلامی و ایرانی و فرهنگ خودمان را فراموش کنیمو از کودکی فرهنگ بیگانه را به خورد فرزندانمان بدهیمما خودمان پیشرفته ترین فرهنگ و زیباترین هویت را داریمچقدر فرهنگ لختی باربی و خشونت مرد انکبوتی و غیره را الگوی بچه هامون قرار بدهیم این چنین لوازم التحریرها ،  لوازم التغییر هستندبه تازگی یک شرکت به نام «ایّام» وارد عرصه ی لوازم التحریر شده و خوب کار را آغاز کرده استان شاءالله که ادامه داشته باشد و فقط به جلد دفتر خلاصه نشود و به همه ی لوازم التحریر بپردازداون موقع در زمان ما همه ی دفترها جلدشان نوشته بود:تعلیم و تعلم عبادت استبرای دیدن طرح های بیشتر و اطلاع از چگونگی خرید به سایت «ایّام» مراجعه نمایید
نفیسه نوروزی
۲۷ شهریور ۹۱ ، ۱۳:۲۵

مسئله ای به نام کندن دندان شیری

من دندانم را کندم مامانم گفتش که تا دو ساعت مهلت داری که دندانت رو بکشی اول دندانم را به چپ فشار دادم، بعد به راست، بعد به طرف پایین کشیدم و دوباره به پایین کشیدم و دندانم درآمد مامانم را بیدار کردم و به مامانم گفتم مامانم گفت آفرین که دندانت را کشیدی  دندان های قبلی را که کنده بودم گم شده بودند، ولی دو تای آخری را نگهداشتم دندانم را آوردم و به بابام نشان دادم، گفت: خلاصه دندانت را کندی؟! و بعد از دندانم عکس گرفت
نفیسه نوروزی
۱۹ شهریور ۹۱ ، ۱۰:۱۴

جشن تولد نفیسه در باغ!!

همیشه چند روز قبل از روز تولدش به من گوشزد می کنه که برام کیک تولد بخر می خوام جشن تولد بگیرم. میگم جشن تولد یه باره می گیرن دیگه، قبول نمیکنه. هر سال تا الان جشن گرفتیم براش به صورت مختصر! امسال هم مثل دوسال قبل که روستای پررود بود زنگ چندین بار زنگ زد و چندین بار هم به منشی گوشی! پیام گذاشته که فلان روز روز تولدمه و باید کیک بخری و بیاری روستا و تو باغ برام جشن تولد بگیری به همراه دختر عمه هاش مهسا و بهاره. امسال هم درست روز عید فطر، روز تولدش بود که من نتوانستم برم روستا، به علت موقیت شغلی که دارم. فرداش کیک گرفتم بردم پررود رفتیم تو باغ ِ فندق ِ شکرجار (اسم باغ ماست!) با دختر عمه هاش یه بوته فندق رو تزئین کردند و یه تنه درخت هم پیدا کردم از باغ آوردم شد مبلشون و یه کپه هم فندق ریختم جلو شد میز عسلیش برای     کیک تولد! رفته بود پررود فندق چینیچند تا هم عکس تولدش رو در این پست قرار می دهمبهاره نفیسه مهسابقیه عکس ها در ادامه مطلب
نفیسه نوروزی
[]
نفیسه نوروزی